Monday, June 27, 2005

زیر پوست جامعه مدنی و پارادوکسهای فرا راه


انتخابات ریاست جمهوری با استقبال خارج از انتظار ملت ایران به انجام رسید و جدا از نتیجه عملی ان که تعیین رئیس جمهور نهم ایران بود توانست نتایج زرفتری را نیز با خود برای جناحهای سیاسی و حکومت جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. نتایجی که میتواند حاوی درسهای بیادماندنی ازاین دوران برای توسعه اینده ایران باشد.
1. این انتخابات جدا از انکه نشان داد هنوز قاطبه ملت ایران امید نیل به مطالباتشان در حوزه نیازهای فیزیولوزیک . انسانی. اجتماعی در قالب نظام سیاسی موجود رااز دست نداده اند و نه تنها بدرستی هزینه فایده حمایت یا عدم حمایت از نظام بخاطربعضی بی عدالتی ها و ناکارامدی هارا میدانند بلکه هنوز دلبستگی های عاطفی خود به انرانیز حفظ کرده اند و خصوصا با وارد شدن و تهدید دشمنان یا رقبائ ملی در عزم خویش نسبت به دفاع جزم میشوند. در واقع این انتخابات اب پاکی بود که بر روی دست طرفداران استراتزی مبتنی بر عصبیت رفراندوم در کشور ریخته شدو نشان داد که کماکان اگاهی بخشی واصلاحات قدم به قدم و تدریجی تنها راه امکانپذیر درچهارچوب قابلیتهای سیاسی و فکری موجود کشور است و البته اهداف و استاتزی اصلاحات نیز با حفظ داینامیزم ذاتی خود نمیبایست در یک وضعیت زمانی خاص بصورت دائمی فریز شود .
2. روند و نتیجه انتخابات موجب شد تمام جناحهای سیاسی ایران باور کنند که برای سالیان دراز در زیر پوست شهر طبقات فقیر و مغفولی مجددا ایجاد و گسترده شده اند که پروزه های فقر زدایی گذشته کشور نه تنها نتوانسته است انرا بزداید بلکه ظاهرا مجموعه سیاست ها موجب گسترش دامنه این پدیده سیاه شده است. و اگر این پوست در این انتخابات این چنین در چهار چوب نظم دوکراتیک شکافته نمی شد چه بسا در اینده با عفونی کردن سیستماتیک کل نظام در یک فرایند غیر قابل برگشت همراه با امواج شورشهای ساختار شکن هزینه غیر قابل جبرانی را برای کشور می افرید. .
3. نتیجه انتخابات راست و چپ را به یک اندازه گیج و مبهوت کرد راستی که تا دو روز قبل از انتخابات خواهان کنار کشیدن احمی نزاد به سود لاریجانی بود و چپ اخرین سنگرهای حفاظت از مدیریت مبتنی بر تعقل دمکراتیک را درمقابل در ورودی خانه هاشمی بنا کرده بود. و این نشان داد که وقتی دو گروه کاپیتال اتوکراتها ( سرمایه داران اسلامی) و سوسیال دموکراتها ( نمایندگان طبقات متوسط ) در سنگر های روبرو ی هم ارایش گرفته بودند و فرض نیروی سومی را که قابلیت رقابت داشته باشد را نمیدادند از پشت سر هدف سوسیال اتوکراتها با سپاهی متشکل از مستضعفان جدید قرار گرفتندو و چون این عملیات کاملا ناگهانی و بدون براورد اولیه از حجم و قدرت این جریان جدید همراه بود در کمال غافلگیری به انجام رسید اگر چه سران جناح راست سنتی بسرعت سعی کردند چنین وانمود کنند که همه قضایا توسط انها برنامیریزی گردیده بوده است و دقیقا نیز همانگونه پیش رفته است لاکن شواهد بکونه ای است که خلاف این را نشان میدهد و جریانی که از ابتدا قرار بود نقش گروه فشار را بازی کند امروز به جریان اصلی تبدیل شده است که مطابق شعار هایش می بایست منافع ریشه دار سرمایه داران سنتی را به چالش بطلبد
4 با توجه به اینکه در بین خود جریان ابادگران که با اهداف رابین هود گری اسلامی امروز هویت جدیدی یافته است اقشار متفاوتی ازبرخورداری از مکنت و ثروت وجود دارند و این جریان طیف گسترده ای را که در یک سمت از نیروهای نا برخوردارکه نوعا فشار اصلی روزهای دفاع مقدس و فقرشهری راتحمل کرده اند و در سمت دیگر سردارمایه دارانی که مدیریت و هدایت بسیاری از شرکتهای بزرگ نیمه دولتی و خصوصی را به عهده دارند در خود جای داده است . پر واضح است که منافع این دو سر طیف با هم در تضاد ساختاری خواهند بود و اولین چالش جدی خود را در انتخاب اعضای کابینه و مدیریت های ارشد تجربه خواهند کرد. و البته در اینده نزدیک انتخاب چند گزینه توسط اقای احمدی نزاداصالت و یا برعکس تاکتیکی بودن ادعا های ریئس جمهور جدید در مواجهه با جریان ثروت به عنوان اصلی ترین شعار ایشان در لباس مردی از جنس مردم را نشان خواهد داد . مردم خواهند دید که ایشان چگونه خواهند توانست در مقابل زیاده خواهی های قسمتی از کسانی که به ایشان به چشم عامل خذف رقبا در بازار رقابت و استفاده بیشتر از انحصار می نگرند بایستد و به شعار های خود در مقابل جمعیت فقیری که به ایشان رای داده اند وفادار بماند. به هر حال ما امیدواریم که هم این شعارهای فقر زدایی ایشان راست باشند و هم ایشان بتوانند به انها عمل کنند.
5 ادامه دارد. .

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود زیر پوست جامعه مدنی و پارادوکسهای فرا راه

Thursday, June 23, 2005

ساختارقدرت سیاسی رسمی و غیر رسمی در ایران - مقدمه

ساختار رسمی و غیر رسمی قدرت در ایران
اگر چه از حدود یک سال پیش توجه جمعی از سیاسیون ایران به موضوع ساختار قدرت در ایران جلب شد و بصورت مشخص اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران اشاراتی گذرا به موضوع داشتند و مشکل اصلی فراروی اصلاحات را ساخت قدرت واقعی در کشور ذکر کردند ولی این سعید حجاریان بود که موضوع ساختار حقیقی و حقوقی هرم سیاسی ایران را در جواب حامیان رفراندوم وارد ادبیات سیاسی معاصر کرد. البته ناگفته نماند که بعضی از پزوهشگران خارجی از چند سال قبل با رویکردی علمی شناسایی دو موضوع بسیار مهم یعنی ساختار سیاسی رسمی و غیر رسمی و همچنین جفرافیای سیاسی ایران که در سیاستگزاریهای ملی و فراملی ایرانیان نقشی اساسی بازی میکند را مورد کنکاش و تحقیق جدی قرار داده بوده اند و شماری از موسسات و انستیتوهای مطالعاتی نیز در انجام این گونه مطالعات سعی بلیغ داشته اند . لاکن در بین انها کاری که بوختا محقق المانی انجام داده است و مستنداتی که انستیتو واشنگتن منتشر کرده است کارهایی مثل زدنی میباشند. از انجا که نگارنده از چند سال قبل موضوع سیاستگزاری کلان در ایران را در دست تحقیق و بررسی داشته است و هر دو موضوع فوق الذکر جزو مقدمات چنین مطالعه ای محسوب میشود و با توجه به اینکه نتیجه چنین تحقیقی میتواند دربازخوانی جعبه سیاه سیاست در ایران موثر اوفتاده و شاید در ایجاد امکان تصمیم گیری درست توسط نخبگان درگیر در سیاستگزاریهای کلان تغییر و یا مقاومت در مقابل ان تاثیری اندک داشته باشد.لذا تلاش خواهد شد در سلسله نوشتاری در کلاس نیمه حرفه ای که بتواند جمع وسیعتری از سیاستگزاران. سیاسیون و مدیران ارشد را مخاطب خود سازد به انها پرداخته شود. واقیت این است که همانقدر که ندانستن واقعیات هرم سیاست و قدرت وهمچنین نبودن نقشه چینش جامعه سیاسی و مدنی تصمیم گیریهای اصلاح و توسعه را دچار اسیب و خلجان میکند داشتن تصویری خیالی و وهم الود از ان هم میتواند از سوی دیگر اهداف و استراتزیهای عبث و ضد توسعه را در مقابل رهروان قرار دهد.

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود ساختارقدرت سیاسی رسمی و غیر رسمی در ایران - مقدمه

Tuesday, June 21, 2005

تاملي در نقش و تاثير قدرت غير رسمي در ساخت قدرت سياسي اجتماعي

تاملي در نقش و تاثير قدرت غير رسمي در ساخت قدرت سياسي اجتماعي در ايران امروز: نگاهی به انتخابات رياست جمهوري نهم

اگر چه پرداختن به تعریف و هراکی قدرت در ایران که اینجانب سالهایی را به مطالعه و کاویدن ان گذرانده ام در مجال کوتاه این نوشتار میسر نمیشود لاکن بنا به دلیل اهمیت این روزها که بر کشور و هم میهنانم میگذرد به اختصار به نکاتی اشاره میکنم
تابستان هشتاد دو بود و من دیداری از ایران داشتم در جلسه دوستانه ای در دفتر مدیر مسئول روزنامه شرق و در حضور ایشان و البته با حضور دوستان دیگری از جمله معاون سیاسی وزارت کشور اقای مبلغ بحث تحلیل شرایط سیاسی ایران گشوده شد و از جمله گمانه زنی هایی برای انتخابات ریاست جمهوری نهم از طرف حاضران انجام گرفت . اینجانب با استنکاف اولیه ولی بدلیل اصرار دوستان تحلیل خود مبتنی بر ضرورت برگشت به هاشمی با عنوان دوقدم به جلو یک قدم به عقب را برای اولین بار مطرح کردم . البته در ان روزخود نمیتوانستم عملی شدن ان در امروز را با این وسعت پیش بینی کنم. .ارائه این تحلیل در ان جلسه موجب بهت وشگفتی دوستان و البته بیمهری اقای مبلغ گردید. تحقیقا رسیدن به چنان مطلبی و ارائه چنین پیشنهادی در ان زمان اگر چه ریشه در مطالعات و تحقیقات دو ساله من در ساختار قدرت در ایران داشت لاکن برای کم سیاستمدار و سیاست نویسی قابل باور بود.لاکن اینجانب در ان تاریخ همانگونه که امروز میدانم که چه میگویم بدرستی می دانستم که چه میگویم. اگر چه با شناختی که از ارایش جناحهای سیاسی کشورداشتم می دانستم که اجرایی کردن چنین پیشنهادی چقدر سخت و توانفرسا است انچیزی که امروز گردش ایام زمانه انرا انجام داده است. امروز حتی روشنفکران سنتی ایران از هاشمی دفاع میکنند در حالی که در انروز نام بردن از هاشمی در میان قبیله اصلاح طلبان بسیار نا مانوس و نا ممکن بود. اما چرا اینها را گفتم بدینجهت تا اشاره کنم که شرایطی که من انروز میدیدم - که هنوز مجلس نیز در دست اصلاح خوانان بود - امروز همه با گوشت و پوست احساس میکنند و ضرورتی که انروز از طرف من گفته میشد و از طرف دوستان با ناباوری تلقی میگشت امروز به عنوان عامل همبستگی ملی در مقابله با اختناق دامن گستر تبدیل شده است . اوردن این مقدمه نه به دلایل شخصی که به دلیل توضیح توانمندی مدلی بود که اجازه چنین پیشنهاد و چاره اندیشی را میداد. انچه اخیرا برادر گرانقدرم اقای سعید حجاریان در باب ساختار حقیقی و ساختار حقوقی گفت و بصورت وسیعی وارد ادبیات سیاسی ایران گردید در واقع تعریف دیگری و البته بسیار کلی از این منظرساختاری است و البته زمینه مناسبی در جهت ارائه مدل ساخت پیازی قدرت اینجانب فراهم نمود..
اگر چه پرداختن به اصل و قواعد و مشخصات و توانمندیهای این مدل را برای بعد میگذارم لاکن در این نوشتار سعی بر ارایه خطوط کلی در جهت کمک به شناخت علل بعضی از کنشها و واکنشهای سیاسی مبتنی بر قدرت مینمایم شاید که برای تصمیم گیری در سطح ملی در مورد مراحل بعدی انتخابات ریاست جمهوری نهم مفید به فایده باشد..
انچه واضح است امروز همه چناحهای سیاسی چه چپ و چه راست چه عمل گرا و چه بنیاد گرا وهمچنین قاطبه ملت در نا کارامدی نظام کلان مدیریت موجود کشور اشتراک نظر دارند ولی هر کدام دلایل خاصی را برای ان ذکر میکنند به هر ترتیب اگر چه همه در صورت مسئله متفق القولند که ناکارامدی دامن گستری در سطج نظام سیاسی و مدیریت ملی کشور را با بحران زیستی مواجه کرده است ولی هر کدام برای حل این معضل و درمان این بیمار نسخه خود را میپیچند. اگر جریان اصلاح طلب عدم تسلط سازو کار دمکراتیک برای چرخش قدرت و وجود نهادهای انتصابی غیر پاسخگو را عامل اصلی ناکارامدی معرفی میکند و نظام سانترالیز بوروکراتیک ناکارامد را نتیجه نامشروع ان میخواند در مقابل چناح بنیاد گرای تمامیت طلب دلیل این بحران نا کارامدی را التقاط بین مدیریت ناب اسلامی در حوزه نظری و عملی با تئوریها و شیوه های مدیریتی دمکراتیک غربی میداند و استدلال میکند که اگر بتوان با برچیدن یا حداقل اخذ استقلال رای مظاهر غربی سیاستگزاری و تصمیم گیری چون مجلس وریاست جمهوری ودولت معمول و نهاد های مدنی دولتی موازی همه سیاستگزاری و تصمیم گیری عرصه های ملی و حتی فنی رابدست امیرالمومنین نظام سیاسی سپرد کارامدی واقعی دولت اسلامی محقق خواهد شد اگر چه حتی تا مدتی اجبارداخلی و خارجی به تحمل وجود مجلس و نهادهای زینتی موجود باشد. لاکن یک خلیفه در مرکز و یک والی در هر استان با نوع مدیریت و پاسخگویی مستقیم به خلیفه درمان درد ناکارامدی این نظام التقاطی است . ناگفته نماند که جریان بنیادگرا تا بحال هزینه زیادی را از ابروی کشور و از ابروی سیاسی خود بر پای این طرح هزینه کر ده است و از حدود هشت سال قبل برنامه دست یافتن به حکومت اسلامی خلیفه گری خود را چیده است و در همین راستا مجلس هفتم را ایجاد کرده است و حال که در میانه راه است قابل پیش بینی است که با هیچ نوع مقاومتی از طرف مقابل عقب نشینی را جایز نداند و البته انچه در مرحله اول انتخابات پیش امد با این حساب کاملا قابل پیش بینی بود. اما در طی هفته های گذشته اتفاقی افتاده است که بگونه ای برنامه ریزی های انها را دچار تشتت و سراسیمگی کرده است و ان حساس شدن و امدن هاشمی به صحنه شطرنج سیاسی این روزگار است. امدن هاشمی و اقبال مردم به او که بی شباهت به اقبال مردم به خاتمی در مقابل رقیبش نیست موجب برنامه ریزی های چدیدی در اردوی حکومت اسلامی خلیفه گری از جمله رد و قبول صلاحیت ضربتی معین شد..
. قابل ذکر است که عقب نشینی ظاهری در موضوع رد و تائئد صلاحیت معین کاملا ساختگی و مبتنی بر سناریوئی چند وجهی بود که همه قدمها به دقت برداشته شد واصولا نظربر خارج کردن معین از گردونه رقابتهای مرحله اول نبود که اگر می خواستند معین را رد صلاحیت کنند به هیچ قیمتی تایید مجدد نمیکردند. معین رد صلاحیت شد تا اولا محبوبیت او برای برداشت بیشتر از سبد رای مشترک باهاشمی افزایش پیدا کند تا هاشمی امکان رفتن به کاخ ریاست جمهوری در مرحله اول را نیابد و بعد بدون نیاز به بازی کردن با دم شیر و دست بردن مستقیم به رای هاشمی با رای بقیه هر چه خواستند بتوانند بکنند و در مر حله اخر نیز سه میلیون شناسنامه کویته ای را به مدد بخواهند.
اینجانب این سناریو را در یاد داشت بازی سوم راه سوم نوشته بودم که در سایت شخصی بنده درج است و همانجا به اقای معین پیشنهاد کرده بودم که قبل از انکه دیر شود و مجبور شوید با هاشمی مذاکرات را شروع کنید چرا که چهل درصد سهم ازقدر مطلق قدرت دولت هاشمی بیش ازصد در صد قدر مطلق قدرت دولت نا محتمل شما برای اصلاحات کارساز خواهد بود اگر چه ظاهرا این یادداشت به دست دکتر معین رسید ولی در سایت های اصلاح طلبان منتشر نشد.
ضرورت ریاست جمهوری هاشمی در این برحه از تاریخ به ساخت قدرت سیاسی در کشور مرتبط میشود. در کشور دو منبع از قدرت سیاسی وجود دارد منبع اول که تعئئن کننده و اصلی است قدرت غیر رسمی است که خود به دو صورت قدرت غیر رسمی نرم که شامل مذهب ایدئو لوزی وعقاید و منافع وروابط و مدیا و غیره است و قدرت غیر رسمی سخت که شامل مرجعیت شبکه بیوت علما شبکه روحانیت و مساجد شهری و روستایی نهادهای اقتصادی غیر رسمی شبکه نهاد های خیریه بنیادهای کلان اقتصادی نیمه دولتی موازی و و شبکه اقا زاده ها و نهادهای امنیتی موازی و ...را میتوان نام برد البته تعدادی از شبکه ها و منابع قدرت درجه دومی نیز وجود دارند که در هر دو حوزه نرم و سخت به لایه های اولیه وصلند و حمایت میگیرند و تضمین منافع میکنند و البته قسمتی وظایف غیر معمول را به انجام میرسانند. در اصل همه انچه در این منبع غیر رسمی قدرت گفته شد نقش لایه های داخلی و مغز پیاز قدرت را بازی میکنند.
منبع دوم قدرت قدرت رسمی است که مبتنی بر قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور شکل میگیرند و تقریبا همه نهاد های انتخابی و انتصابی شامل این بخش از قدرتند و البته همه انها در پوسته پیاز قدرت با درجه بندی طولی نسبت به همدیگر واقع میشوند و البته باید تاکید کرد که هرچقدر که نهادی انتصابی است به لایه های داخلی نزدیکتر است و در اصل منشا قدرت اصلی خود را از قدرت غیر رسمی میگیرد و به همین دلیل حتی میتواند ورای قانون اساسی نیز عمل کند.

نتیجه بحث:
هدف بنیادگرایان در این دوره یک کاسه کردن قدرت غیر رسمی است که اگر محقق شود قدرت رسمی در مقابل ان پیشاپیش به احترام ایستاده است. هاشمی صاحب یکی از اردوگاههای مهم قدرت غیر رسمی در کشور است و این موضوع از دید ناظران داخلی و خارجی پنهان نیست. به همین دلیل است که هاشمی وقتی در مجلس بود استقبالی که از او در چین بصورت رسمی شد همانند استقبال از یک ریئس جمهور از یک کشور قدرتمند بود. بنیادگرایان خوب میدانند تا این سهم از قدرت غیر رسمی در مقابل سهم انهاوجود داشته باشد امکان بدست گرفتن تمام قدرت رسمی که برای مشروعیت دادن به تصمیمات قدرتهای غیر رسمی تمامیت خواه مورد نیاز است حاصل نخواهد شد. انها در این دوره با معین و امثالهم کاری ندارند که حتی به فرض محال رییس جمهور شدن ایشان به شرط داشتن همه قدرت غیر رسمی سخت و نرم توسط تمامیت خواهان بنیاد گرا نوشتن استعفا توسط ایشان یا از طرف ایشان به کمتر از یک ماه محقق میشود. اینبار هدف بنیاد گرایان هاشمی است چرا که هاشمی سهامدار قدرت واقعی در عرصه های غیر رسمی است و بدون حذف ایشان یکدست کردن قدرت در قدم اول و تبدیل وجوه اقتداری قدرت به وجوه اجباری ان غیر محتمل است . در چنین شرایطی حفاظت از هاشمی از طرف همه کسانی که به اعتلا و توسعه هارمونیک و معقول کشور می اندیشند وحتی چه انهایی که توسعه را جز از طریق دموکراسی محقق نمیبینند یک ضرورت تاریخی است . در این برحه نیازی به مشروط کردن حمایت از هاشمی نیست که شرایط سیاسی داخلی و خارجی بصورت طبیعی ایشان را مشروط خواهد کرد. امروز باید به زعم من فقط به هاشمی رای داد و همه ملت را برای حفاظت از امانت رای مردم به صورت سازماندهی شده به خدمت گرفت. امروز ایجاد یک دولت ملی و میانه رویک ضرورت است و هیچ کس جز هاشمی مقبولیت قدرت و ابزارایجاد انرا ندارد. اعلان جنگ با نهادهای انتصابی نه لازم است نه ممکن است هدف باید مشروط کردن قدرت انان باشد و این پروسه تنها با قدرت بالاتری که از اتصال قدرت غیر رسمی هاشمی با جایگاه رسمی ریاست جمهوری حاصل می اید امکان شدن پیدا میکند. امروز برای هاشمی در سن بیش از هفتاد سالگی انچه میتواند مهم بنماید ماندگاری این کشور و نظام است که بجز بازگشت اعتماد ملی به سلامت عدالت و کارامدی نظام و امید به اینده و احساس نشاط ملی محقق نمیشود هاشمی باز میگردد تا اینها را بازگرداند .اصلاح طلبان میبایست با کنترل تند روی های بنیان کن خود اب را از اسیاب بنیاد گرایی به مزرعه سبز تعادل و توازن بچرخانند تا بتوانند با هاشمی در ایجاد دولتی مبتنی بر تعادل سیاسی همراه باشند . امروزتوفیق هر دولتی بدون استفاده از همه گروههای سیاسی ناممکن و یا ناماندگار خواهد بود . بروشنی باید گفت که اصلاح طلبان در دولتی بدون راست و کارگزاران بشدت در مقابل بنیاد گرایان شکننده میشوند. امروز شرایط کشور اتش زیر خاکستر است از جمله عواملی که از بروز اتشفشان تا بحال جلوگیری کرده است علاقه قلبی مردم به نظام هزینه پرداخت شده تا بحال توسط مردم تجربه یکبار انقلاب کردن و روحیه استغنای ملی در مقابل خارجی و نبودن الترناتیو معقول و قابل اعتماد و از این قبیل بوده است به دیگر کلام محاسبات هزینه فایده در بستر وجدان ملی موجب ارتقای استانه تحمل ملی شده است . در شرایط امروز به اعتقاد نگارنده حداقل دو دوره ریاست جمهوری فرصت لازم است تا بنیانهای تعقل سیاسی در کشور بدرستی چیده شوند و اعتماد از دست رفته ملت دولت به اشیانه انقلاب اسلامی برگردد تا دوباره شروع کنیم با نشاط و اعتماد زیستن را در جهان زیستن را و با جهان زیستن را

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود تاملي در نقش و تاثير قدرت غير رسمي در ساخت قدرت سياسي اجتماعي

Monday, June 20, 2005

نظر دکتر سروش

نظر دکتر سروش در تعویق مرحله دوم انتخابات را در اینجا ببینید.

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود نظر دکتر سروش

Saturday, June 18, 2005

نظرات بعضی از سیاسیون در مورد انتخابات

نظر خانم شیرین عبادی در مورد انتخابات انجام شده ریاست جمهوری نهم
نظرحبیب الله پیمان
نظر ابراهیم یزدی
نظر هوشنگ امیر احمدی

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود نظرات بعضی از سیاسیون در مورد انتخابات

Do we really know how to promote democracy?

سخنراني (فيلم) فرانسيس فوکوياما استاد معروف اقتصاد سياسي دانشگاه جان هاپکينز امريکا در مورد دمکراسي و سياستهاي امريکا در تحميل دمکراسي غربي در امريکا را دراينجا مي توانيد ببينيد و متن انرا در اینجا بخوانید.

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود Do we really know how to promote democracy?

تاملي بر ناکامي تاريخي مسلمين - بخش هفتم

اخرين سخنراني دکتر سروش در کانون توحيد لندن را ميتوانيد در اينجا بشنويد

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود تاملي بر ناکامي تاريخي مسلمين - بخش هفتم

Friday, June 17, 2005

Temporality and the paradoxes of democracy Clive Barnett Faculty of Social Sciences, The Open University, Walton Hall, Milton Keynes MK7 6AA, UK

این مقاله را ببینید

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود Temporality and the paradoxes of democracy Clive Barnett Faculty of Social Sciences, The Open University, Walton Hall, Milton Keynes MK7 6AA, UK

اسیب شناسی جریان اصلاحات - سرمایه اجتماعی و تضاد غیر متوازن ,2,1- حمید بهلولی

مقاله فوق در صفجه اندیشه روزنامه شرق در موضوع اسیب شناسی اصلاحات از اینجانب چاپ گردیده است در این نوشتارسعی شده از زاویه متفاوتی ناماندگاری دمکراسی در ایران بررسی گردیده و سیکل اعتماد ملی- سرمایه اجتماعی و دمکراسی بصورت عامل موثر در این روند در حد مقدور توضیح داده شود. میتوانید بحث مقاله را در قسمت اول و نتیجه گیری بحث را در قسمت دوم بیابید

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود اسیب شناسی جریان اصلاحات - سرمایه اجتماعی و تضاد غیر متوازن ,2,1- حمید بهلولی

Public participation in decision making: A three-step procedure

A useful and interesting paper might be of your interest.
Abstract :
This article introduces a novel model of public particpation in political decisions. Structured in three consecutive steps, the model is based on the view that stakeholders, experts, and citizens should each contribute to the planning effort their particular expertise and experience. Stakeholders are valuable resources for eliciting concerns and developing evaluative criteria since their interests are at stake and they have already made attempts to structure and approach the issue. Experts are necessary to provide the data base and the functional relationships between options and impacts. Citizens are the potential victims and benefactors of proposed planning measures; they are the best judges to evaluate the different options available on the basis of the concerns and impacts revealed through the other two groups. The three-step model has been developed and frequently applied as a planning tool in West Germany. We compare this experience with the model's first application in the United States, and conclude that the three-step procedure offers a limited, but promising future for democratizing policy making in the United States.

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود Public participation in decision making: A three-step procedure

چرا بايد در انتخابات شرکت کنيم؟

اين مقاله از صادق زيبا کلام را ميتوانيد اينجا بخوانيد
Sadegh Zibakalam
Posted by Hello

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود چرا بايد در انتخابات شرکت کنيم؟

بی پرده با روشنفکران سنتی: روشنفکری و جوشنفکری : یک اسیب ملی


بیانیه انتخاباتی دکتر معین صادر شد و غریو احسنت رادر میان اردوی روشنفکری سنتی ایران بالا برد همانها که تنها وَظیفه روشنفکری را انتقاد به حال معرفی میکردند و اینده را از اسکوپ نظریه پردازی خود خارج میدیدند. انها که معتقد بودند و هستند که خواستن مانیفست از روشنفکر ایرانی که در جهان پیشرفته امروز بدیلی ندارد نفهمیدن رسالت روشنفکری است. روشنفکران اگر حق دارند در هر موضوعی کشور های راقیه را مراد خویش معرفی کنند اما کسی حق ندارد که وضعیت جامعه روشنفکری ایران را با همین جوامع راقیه مقایسه کند.باید اشاره کرد اگر چه دامان دراز روشنفکری و اینتلکتوئلیسم در اروپا به قرون وسطی میرسد لاکن تا نیمه های قرن بیستم نیز نفس نفس میزده است لاکن ازاوایل و خصوصا نیمه دوم قرن بیستم جای خود رابه جامعه محققین و دانشپزوهان سپرده است یعنی کسانی که شایستگان عرصه های علم و اموزش و ادبیاتند تقریبا از همان زمانی که شاهد و مدرک و گواه جای حرف بیپشتوانه و شعار و تخیلات اوتوپیایی نشسته است و از هر کسی در هر موقعیتی برای هرحرفی نه تنها دلیل خواسته شده است بلکه دلایل او از هر دو لحاظ قابلیت اعتماد علمی و اعتبار روایی با بی رحمی سنجیده شده است و در نتیجه تمام مراحل ایجاد یک نظریه اجتماعی از شناسایی مشکل شیوه تحقیق و اسناد تحقیق و نتیجه تحقیق و نطریه احتمالی حاصل در زیر میکروسکوپ جامعه علمی انالیز شده است. و نکته مهم این بوده است که کریتیسیسم و انتقاد علمی خود دارای اسلوبی پیشرونده بوده است که قضاوت را امکانپذیر میکرده است و تنها وظیفه روشنفکر انتقاد به معنی مخالفت با هر چیز موجود در زمان حال نبوده است که انتقاد پدیده های اجتماعی و سیاسی به معنی نقد اسلوب مدارعلمی و انالیز متدولوزیک پدیده ها یعنی از جمله بررسی الترناتیوها و محاسبه و مقایسه هزینه فایده ها در کنار میزان عملی بودن1 و از عهده بر امد ن2 هر کدام از الترناتیو ها مبنای نقد عالمانه می باشد.روشنفکری تخیلی در نهایت به جوشنفکری ختم میشود و جوشنی بر اطراف خویش می تند و خویش را از هر گونه نقدی مبرا میداند و تنها خود را حامل حق انتقاد یکطرفه ای معرفی میکند که مبتنی برتخیلات و ارزوها ی بی پشتوانه شکل گرفته است و حتی خود را بالاتر از هر گونه ارائه مدرک و گواه تصور میکند و همه را پاسخگو به خود میخواهد و خود را پاسخگو به هیچکس نمیداند. روشنفکری در ایران سالها است که رانت دو طرفه ای از دولت و ملت گرفته است رانتی که هیچ کس دیگر مثل انرا در اختیار نداشته است. ریشه رانت ملی روشنفکری بیسوادی قاطبه ملت بوده است که به روشنفکران نقش تنها ملای ده را داده است و انها تا انجا که توانسته اند در هر عصری به رنگی و لباسی بار خویش را از سر خرمن مردم برداشته اند و اما ریشه رانت دولتی روشنفکران ایرانی که مهمتر است به نادانی و بی خردی دولتمردان و حاکمان بر میگشته است که با فشارهای حکومتی غیر معقول ازانان که اگر به حال خود رها میشدند جز قصه خوانی و رمان نویسی بوف کوری دلمشغولی دیگری نمیداشتند قهرمانانی پنبه ای ساخته اند. قهرمانانی که اگر امروز کشور را بدستشان بسپارید یک هفته قادر به اداره ان نیستند با این حال البته هم از ان جهت که شامل ایرانیانند و بنا به عدالت بایدسهم بار دولتمداری رامی بایست بگردن کشند و هم از ان جهت که تفاوت لنگ کردن و لنگ خواندن برایشان معنی دارشودو هم مردم بدرستی توانمندیهای انان را بشناسنداوردن انها به داخل گود حکو مت منتها بطریقی که فرصت نسوزانند دور از عقل نخواهد بود. البته همانطور که قبلا ذکر شدمیبایست بین نخبگان فکری اجتماعی سیاسی وفنی که عاملان توسعه ملی اند ودر هر کلام و قدم خود رامتعهد و پاسخگو میدانندو با انتقاد و نقد علمی مسایل و مشکلات اجتماعی را محققانه میشکافند و برای هر موقعیتی تلاش در ارائه راهکارهای عملی و قابل دسترسی و مفید به هزینه میکنند با روشنفکرنمایان سنتی که خواسته و نا خواسته سدراه توسعه اند و در دفتر انها مگر بندرت ورقی از پیشنهاد علمی عملی و برنامه و حتی مانیفست بتوان یافت فرق نهاد ..
ناگفته نگذارم که منظور از این نوشتار دفاع از هیچ حاکمی نیست که در واقع نوع حکومتداری که درحال حاضر در ایران میگذرد در قوطی عقل هیچ عطاری پیدا نمیشود اما این دلیل نمیشود که هر کس به هر دلیل علم مخالفت باان برداشت پوستین وارونه قداست مجدد بپوشد ومردمان به بازار تخیل روانه کند و هیچ پاسخگو هم نباشد.که اولین قدم اصلاح طلبی پاسخگو بودن و انتقاد از عملکرد قبیله خویش است.
1.Feasibility
2. Affordability

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود بی پرده با روشنفکران سنتی: روشنفکری و جوشنفکری : یک اسیب ملی

اقای دکتر "عباس میلانی" استاد دانشگاه و رئیس دانشکده‌ی مطالعات خاورمیانه دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا و نویسنده کتاب معمای هویدا مصاحبه ای کوتاه در مورد شرایط سیاسی ایران و انتخابات ریاست جمهوری نهم انجام داده است که میتوانیدانرا در اینجا بخوانید

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود

Thursday, June 16, 2005

The New Geopolitics of science and Technology: John R. de la Morhe and Paul Dufour

این مقاله را به شرطی که دسترسی به کد ورود اتن داشته باشید میتوانیددر اینجا ببینید

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود The New Geopolitics of science and Technology: John R. de la Morhe and Paul Dufour

معين به سرنوشت خاتمي گرفتار ميشود - دکتر سروش

اقای دکتر سروش در مصاحبه کوتا هی در باره انتخابات ریاست جمهوری ایران نظری دادند که موجب تعجب قاطبه اصلاح طلبان گردید و انتظار میرفت که با جایگاهی که سخن دکتر سروش در حداقل جامعه نخبگان ایران میتواند داشته باشد موچب تکدر خاطر اطرافیان دکتر معین گردد که نوع جواب سخنگوی معین سرکار خانم کولایی شاهد این مدعی است و به هرحال در طی ساعات کوتاهی سروش ناچاربه تلاش در جهت اصلاح نتیجه بحث خود شد که این اصلاح ان مقدمه را هم کمرنگ کرد. اگر چه به زعم اینجانب فرمایشات ایشان دچار بعضی تناقضات درونی است مگر انکه مبتنی بر دلایل ناگفته ای چون دامن زدن به ناکارامدی حکومت و انتقال تنازع بین نخبگان که در صورت انتخاب معین حاصل خواهد امد به میدان تنازع بین عوام مردم با حکومت به دلیل افت سطح معیشت ملی درصورت ریاست کروبی یا از این قبیل باشد. به هر ترتیب علت اصلاحیه دکتر سروش خبر از فشارهای سیاسی و اجتماعی احتمالی میدهد که باید بر ایشان رفته باشد.

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود معين به سرنوشت خاتمي گرفتار ميشود - دکتر سروش

مولفه چهارم قدرت - حسين باستاني

http://roozonline.com/02article/007858.shtml

لطفا پیشنهادات خود را در مورد محتوی و شکل این وبنوشت برایم هدیه کنید .خصوصا راهنماییهای فنی شمادر جهت حرفه ای و جذابتر نمودن این سایت موجب امتتنان خواهد بود مولفه چهارم قدرت - حسين باستاني
Google Scholar
Speakeasy Speed Test

Search Engine Optimization and Free Submission